سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

تو اون چشما یه چیزی هست ...
یه چیزی که می تونه منو آروم و مطمئن کنه وقتی
پرم ازتشویش و
می تونه ترس دنیا رو به دلم بیاره وقتی مطمئنم از همه چیز
می تونه تردید رو بکاره تو دلم و در یک آن سبزش کنه
توی اون چشما یه چیزی هست ...
انگار که از چشماش
روحشو به روحم وصل می کنه
روحم با روحش یکی میشه
روحمو تو خودش حل می کنه
حسم رو تو حسش میگیره و می پوشونه ...
توی اون چشما یه چیزی هست ...
چشماش ...
اون چشمای
شاید آبی، شاید سبز، شاید خاکستری، شاید قهوه ای، شاید مشکی ...